بانوی عکاس خسته مانند :/
هنوز هیچی نشده اول کاری باید کلی چیز میز بخرم! :|
خیلی زیاده چیزایی که میخوام هوا هم طبق معمول گرمه!
آفتاب شدیــــــــد که میسوزونه چشماتو..
وقتی هم میرسی خونه که دیگه جون نداری نمازتم باید بخونی..+ یه نماز آیات :/
من خیلی وقته نماز آیات نخوندم (ینی هیچ فاجعه ای رخ نداده) یادم رفته -ــــ-
اینجاست که فهمیدم من از اون فاجعه ی رخ نداده فاجعه ترم :/
باید دنبال لیست قیمت و مدل های دوربین بگردمو برم یه دوربین بگیرم خب همین باعث میشه
ذهنم درگیر باشه و تحت فشار باشم..
محل تحصیلاتمون قراره هفته دیگه عوض شه :/
امروزم یه سری از کتابارو بعد کلی انتظار به دستمون رسوندن :|
دیگه اینکه آخر این هفته هم عیده غدیره و طبق معمول باید بریم خونه مامانبزرگ!
امیدوارم هرچی که هست و نیست خدا خوبشو برام رقم بزنه چون خودم حس میکنم خیلی
بهش علاقه دارم و دارم براش تلاش میکنم + اینکه خیلی براش هزینه میکنم!